و من

و آخرین قطره ی خونم

به پای تو می ریزیم.

و تو همچنان، بوی ناب زن بودن می دهی.

مرا از مرگ ترسی نیست

واهمه من، من بودن است، روزی که تو نباشی.

می خواهم آدمت شوم

حوای من باش.

من آن روز آدم می شوم که تو حوایم باشی.

پس حوایم باش تا در هوایت باشم.

 


†ɢα'§ : بوی ناب زن بودن, نگاهی نو, آدم, حوایم باش, حوا,
سه شنبه 6 فروردين 1392 10:43 |- محمد جوانمردی -|

ϰ-†нêmê§

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد